ابر اژدهایانی در خور انسان

ای بسا چیزها که اکنون بدترینِ بدی‌ها خوانده می‌شوند و پهناشان دوازده پا و درازاشان سه ماه بیش نیست! اما روزی اژدهایانی بزرگ‌تر به جهان خواهند آمد. تا اَبَرانسان بی‌اژدها نمانَد - اَبَراژدهایی در خوردِ او - خورشیدِ سوزان هنوز می‌باید بر جنگل‌هایِ دَمناکِ بکر بسی بتابد.

فردریش نیچه

اسطوره

اسطوره ها را بخوانید. آنها می‌آموزند که می‌توانید به درون بازگردید، و شروع به دریافت پیام نماد ها می‌کنید. اسطوره های ملت های دیگر را بخوانید، نه اسطوره های دین خود را، زیرا گرایش تان بر آن است که دین خود را از زاویه ی واقعیات امور تفسیر کنید، اما اگر اسطوره های دیگران را بخوانید شروع به دریافت پیام خواهید کرد. اسطوره کمک می‌کند که ذهن خود را در تماس با این تجربه ی زنده بودن قرار دهید. به شما می‌گوید که این تجربه چیست. به عنوان مثال ازدواج را در نظر بگیرید. ازدواج چیست؟ اسطوره می‌گوید چیست. ازدواج، اتحاد دوباره ی جفت جدا شده است. شما در اصل یکی بوده اید. اکنون در جهان دوتا هستید، اما ازدواج درک این یگانگی روحی است. ازدواج با ماجرای عاشقانه فرق می‌کند، و با آن ارتباطی ندارد. سطح اسطوره شناختی دیگری از تجربه است. هنگامی که افراد با این نیت ازدواج می‌کنند که یک ماجرای عاشقانه ی بلندمدت را آغاز نمایند، خیلی زود از یکدیگر جدا می‌شوند، زیرا همه ی ماجراهای عاشقانه به ناکامی منتهی می‌شوند. اما ازدواج، درک نوعی یگانگی روحی است. چنانچه زندگی مناسبی داشته باشیم، و ذهنمان در رابطه با شخصی از جنس مخالف، معطوف به کیفیت های مناسبی باشد، همسر مذکر یا مؤنث خود را پیدا خواهیم کرد. اما چنانچه با علایق جسمانی خاصی اغوا شویم، با شخص نامناسبی ازدواج خواهیم کرد. از رهگذر ازدواج با شخص مناسب، تصور خدای مجسم را بازسازی می‌کنیم.

جوزف کمبل

بازیگر

بازیگر احساس نمیکنه احساسو بازی می‌کنه....بازیگر خوب قبل از اینکه بازی کنه میمیره با مرده ش بازی می‌کنه کار خیلی سختیه عین معتادی که نمیکشه....بازیگری زبان بدنه...باید تموم احساس و هیجانش کنترل بشه :)

آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق می شود، اما او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است؛ زیرا او دیگران را خوشبخت تر از آنچه هستند تصور می کند.

شارل دو مونتسکیو

نابخشودنی‌ترین چیز در تو این است که قدرت داری و فرمان نمی‌خواهی راند.

فردریش نیچه

توقف زمان

لخت از کنار ساختمون های بلند در آمریکا رد شی صدای جیغ هیچکی شنیده نمیشه این یعنی توقف زمان :)....برای بدن این لازمه:)

خود شیفتگی

کلاغ فکر می‌کنه عقابه تمام روزو با این خیال سر می‌کنه آخرم میمیره، چه تراژدی اسفناکی ....زندگی بدون معنا، انگار تو یه خیابون تاریک تنها داری راه میری، توهم مطلق ،یک خودشیفتگی محض، کلاغ نماد خود شیفتگیه, همه ی اونایی که خودشیفته ان بوی کلاغ میدن ....

....Hello welcome home

زن و مرد

مرد انگار نیست، زن تموم هستی رو محصور خودش کرده اینکه کجا می خوابی مهم نیست مهم اینه که خودتو خراب نکنی...مردا پرواز میکنن زن تو ون لوکس سفر میکنه...

زن اگه تو مرد گم شه دیگه هیچ چیزو نمیبینه....

بسیاری چه دیر می‌میرند و اندکی چه زود! اما «بهنگام بمیر!» آموزه‌ای است هنوز با طنینی ناآشنا. بهنگام بمیر! زرتشت چنین می آموزانَد. به راستی آنکه به‌هنگام نمی زید، چه گونه به‌هنگام تواند مُرد

فردریش نیچه

بعضی ها

بعضی ها خود و آنیما و آنیموس ندارن برنامه‌ریزی شده به دنیا می آن وقتی کارشون تموم شه از بین میرن ،اینها به شکل انسان ظاهر میشن اما انسان نیستن، فلانی ذاتا هنرمنده برنامه ریزیش برای کار هنریه مثلاً ‌‌بازیگر شدن بوده از عهده ی این کارم خوب بر می آد اما رباته برنامه‌ریزی‌شده است ما اونو چون خوب بازی می‌کنه ممکنه با یه هنرمندی که یه خوبی اون نیست ولی روح داره اشتباه بگیریم... اینها معمولا درکی از زیبایی کاری که انجام میدن ندارن ممکنه بی ارزش ببینند اما واسه اونی که روح داره با آنیما یا آنیموس درونش در ارتباطه زیبا و با ارزشه...

تو سریاله به هم اتاقیش که قاشقو دهن میزنه میزاره تو کشو از عصبانیت میگه در بطری بازه کرم ها همه جا رو گرفتن وااای :))

هر که از خویش فرمان نَبَرد بر او فرمان می‌رانند. چنین است سرشتِ زندگان.

فردریش نیچه